تحلیل سهام . اخبار و شایعات . سیگنال رایگان خرید - (یادداشت های یک تازه وارد بورسی)

در این وبلاگ قصد دارم اطلاعات خودم رو راجع به بازارهای مالی و خصوصا بورس با دوستان به اشتراک بگزارم

تحلیل سهام . اخبار و شایعات . سیگنال رایگان خرید - (یادداشت های یک تازه وارد بورسی)

در این وبلاگ قصد دارم اطلاعات خودم رو راجع به بازارهای مالی و خصوصا بورس با دوستان به اشتراک بگزارم

تئوری Contrary Thinking


تئوری Contrary Thinking

در دهه 70 آقای
Humphrey B. Neill تئوری "Contrary Thinking" به معنی "عقیده و یا تفکر متقابل بازار "را ارائه داده است و کتابی به همین نام هم دارد.


او اعتقاد دارد که اکثر بازار در روند کل اشتباه نمی کنند و چیزی که به نام گله و یا Herd شناحته میشوند تنها در نقاط برگشت بازار است که اشتباه میکنند.


  

به عقیده او بیشتر معامله گران برای پیوستن به آن 5% که در پایین میخرد و در بالا میفروشد، در تلاش هستند

و چیزی که معامله گران موفق را از بازنده جدا میکند اشتباه در محاسبه نقاط برگشت بازار است.

تئوری Contrary Opinion

این تئوری که بیشتر با جنبه های روانشناسانه بازار ارتباط دارد،

چنین می گوید که وقتی بیشینه مردم روی چیزی توافق دارند، آن امر احتمالا اشتباه است.

پس تریدر کانتراری می کوشد تا ببیند اکثریت تریدرها چه می کنند و سپس خودش عکس آن عمل می کند.

وقتی که حدود 75 تا 90% تریدرها نظرشان نسبت به بازار صعودی باشد به این معناست که خودشان پوزیشن خرید دارند و دیگر قدرت خریدی موجود نیست تا قیمت را بالا ببرد.

مضافاً اینکه آن 25 تا 10% که آن سوی قضیه هستند، حتماً قدرت مالی بیشتری دارند که سهم های خود را نگاه داشته اند و با خریدارها مچ کرده اند.

در صورت بروز کوچکترین خبر منفی، این تریدرهای کوچک هستند که به سرعت مجبور به بستن پوزیشن هایشان از از ترس کال مارجین شدن می شوند (بر خلاف زورمندان). پس اینجا باید فروخت یا سل کرد.
وقتی که حدود 75 تا 80% تریدرها نظرشان نسبت به بازار نزولی باشد، به این معناست که خودشان پوزیشن فروش دارند و دیگر فشار فروش در کار نیست تا قیمت را پایین ببرد.

مضافاً اینکه آن 20 تا 25% که آن سوی قضیه هستند، حتماً قدرت مالی بیشتری دارند که خریدهای خود را نگاه داشته اند و با فروشندگان مچ کرده اند.
در صورت بروز کوچکترین خبر مثبت ، این تریدرهای کوچک هستند که به سرعت مجبور به فروش سهم هایشان هستند از ترس کال مارجین شدن می شوند (بر خلاف زورمندان). اینجا باید خرید کرد.
نقطه تعادل بازار 55% مثبت است. (یعنی 55% تریدرها اعتقاد به مثبت بودن بازار داشته باشند.)

هر چه تعداد موقعیت های باز بیشتر باشد، احتمال موفقیت مدل روانشناسانه بیشتر است.
تا زمانی که موقعیت های باز بالا می روند، بایستی صبر کرد چون همین امر روند را جلو می برد
. به محض نخستین کاهش در موقعیت های باز، باید خلاف روند عمل کرد.


واکنش بازار به اخبار بنیادی

اگر در یک موقعیت ظاهراً صعودی، بازار نسبت به یک خبر خوب بنیادی واکنشی شایسته نشان ندهد و قیمت ها به اندازه کافی بالاتر نروند یعنی بیشینه بازار قبلاً پوزیشن های خرید دارند و دیگر قدرت خریدی در کار نیست.
در چنین شرایطی کوچکترین خبر منفی منجر به افت قیمت ها و برگشت روند می شود.

و اگر در یک موقعیت ظاهراً نزولی، بازار نسبت به یک خبر بد بنیادی واکنشی نشان ندهد و قیمت ها به اندازه کافی پایین تر نیایند. یعنی بیشینه بازار قبلاً پوزیشن های فروش ندارند و دیگر فشار فروشی در کار نیست.
در چنین شرایطی کوچکترین خبر مثبت منجر به رشد قیمت ها و برگشت روند می شود.

عددهای سرمایه گذار هوشمند investor intelligence

اگر بالای 55% تریدرها بگویند که بازار مثبت است، نشانه منفی است.

اگر زیر 35% تریدرها بگویند که بازار منفی است، نشانه مثبت است.

و این همان مفهوم این جمله هست که بازار از آن نقطه ای برمیگردد که هیچکس فکرش رو نمی کند

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.